
مشکل – روایت واقعی از دل یک پروژه
چند ماه پیش، به دعوت یکی از مشتریان همراه بیزینس به یک شرکت کوچک نرمافزاری رفتم. مدیر شرکت سابقه طولانی در کار فنی داشت، اما در مدیریت تیم تازهکار بود. جلسهای با حضور او و سرپرستهای تیم برگزار کردیم.
یکی از سرپرستها شروع به توضیح مشکلات آخرین پروژه کرد، اما بعد از چند جمله، مدیر وسط حرفش پرید: «نه، نه… اینطور نیست، من بهتر میدونم. بذار خودم توضیح بدم.» این رفتار سه بار در همان جلسه تکرار شد.
نتیجه؟ اعضای تیم بعد از چند دقیقه فقط سر تکان میدادند و ساکت بودند. هر پیشنهادی هم که مطرح میشد، مدیر با یک «نه، جواب نمیده» رد میکرد. انگیزه تیم برای بیان ایدهها از بین رفته بود، اشتباهها تکرار میشد و مدیر همچنان فکر میکرد اوضاع تحت کنترل است.
نسخه پزشک کسبوکار – تشخیص مشکل
این وضعیت مثل بیماری است که پزشک فقط خودش حرف میزند و حتی معاینه انجام نمیدهد، اما نسخه میپیچد. وقتی مدیر فقط به صدای خودش گوش میدهد، اطلاعات واقعی از خط مقدم کار به او نمیرسد. تصمیمها بر اساس حدس و گمان گرفته میشوند، نه واقعیت. نتیجه؟ فاصله بین مدیر و تیم بیشتر میشود و کیفیت کار پایین میآید.
همراه بیزینس در چنین شرایطی با مشاوره تخصصی و ابزارهای مدیریتی، به مدیران کمک میکند که دوباره جریان ارتباط و اعتماد را در تیم برقرار کنند.
راهحل قدمبهقدم – نسخه اجرایی ساده
۱. یک جلسه «شنیدن بدون حرفزدن» برگزار کنید که حداکثر ۳۰ دقیقه طول بکشد.
۲. در این جلسه، قانونی بگذارید که مدیر فقط سؤال بپرسد و یادداشت بردارد، بدون هیچ قضاوت یا پاسخ مستقیم.
۳. از هر نفر بخواهید یک مشکل و یک پیشنهاد برای بهبود کار مطرح کند.
۴. بعد از جلسه، موارد را دستهبندی کنید: مشکل تکراری، مشکل فوری، ایده جالب.
5. سه مشکل فوری را انتخاب و تا یک هفته بعد نتیجه اقدامات اولیه را به تیم اطلاع دهید.
6. این روند را هر ماه تکرار کنید تا تیم مطمئن شود که صدایش شنیده و اقدام میشود.




